دگرگون کردن فضاهای داخلی در معماری
دگرگون کردن فضاهای داخلی: غنی کردن تجربههای سوبژکتیو به وسیلهی پژوهش در طراحی
بخش سوم
۳-۲ ورای جنبههای ایستا [۱]
تا پیش از دورهی اخیر، برای معتبر ساختن این حرفه، طراحان داخلی، بیشتر متمایل به مشغولیت با عملیات حرفهای ساختمان، اخلاق حرفهای و حل مسائلی با ماهیت عملگرایانه بودند. هنگامی که طراحان داخلی حرفهای از کارفرمایان و کاربران فضاها میپرسند: چه نیاز دارند؟ چگونه زندگی میکنند؟ وضعیت آنها را مشاهده میکنند و تلاش میکنند تا بفهمند که افراد چگونه زندگی و کار میکنند و چگونه در فعالیتهای شخصی و اجتماعی شرکت میکنند، تا بتوانند فضاهایی با طراحی مناسب و تقویتکننده تامین کنند. فضاهایی که طراحی میکنند در خود ماهیتی پویا دارند که داخلشان افراد در شرایط متغیر با هم ادغام میشوند.
در حالیکه برخی افراد ۲۴ ساعت روز و ۷ روز هفته وسط بنگاههای خبری زندگی میکنند، دیگرانی در گوشه و کنارها میزیند، فقط برا اینکه در خلوت تاب میآورند. افراد متفاوت میتوانند از فضایی یکسان تجربهای دوستانه یا غیردوستانه داشته باشند؛ چه فضای فیزیکی، چه فضای مجازی، چه فضای شخصی، چه فضایی برای نیازهای اجتماعی. مشکل است که این تجربهها را به اعداد آماری معین فرو کاهیم، چرا که صداهای سوبژکتیو متفاوت، شیوههای زندگی متفاوت را برمیشمارند یا در فرهنگها و جوامع متفاوتی نقش میآفرینند.
بر این مبنا، در چهارچوب نظری ارائه شده در این مطالعه، فضاها تنها با مشخصات ایستایشان مشخص نمیشوند، بلکه به عنوان زمینههایی پویا و برساختههای تعاملات اجتماعی به آنها نگاه میشود.
۳-۴ پدیدار شدن پارادایمهای فضا
مردم شیوه زندگی و کارشان را حتی نسبت به پنج تا ده سال گذشته بسیار متفات میبینند. در این جهانی که به لحاظ تکنولوژیک و دیجیتالی شدن رشد کرده است، اشیا موقتیاند، فضاها میتوانند فیزیکی یا مجازی باشند، در حالیکه ارتباطات و تعاملات نیز گوناگون و دائما در حال تغییرند. فضاها دیگر نه برای استفادهای بخصوص و نه به عنوان تعیینکنندهی دستهای از فعالیتهای مشخص طراحی نمیشوند.
در مقایسهی بین پارادایمهای قدیم و جدید کار و زندگی پولدما و وازولکوفسکا [۲] آوردهاند: « فرد مکان را به عنوان نوعی شناسایی اولیه در برابر دیگرانی چون محیط و افراد و فرآیندهای کاری ادراک میکند. سابقا افراد در شرکت کار میکردند و در خانه زندگی و اوقات فراغتشان را در سینماها میگذراندند. در پارادایمهای جدید کار و زندگی، تجربیات و وظایف دائما در حال همپوشانی با یکدیگرند. تجربیات زیسته مرزهای فضا و زمان/ مکان را جابجا میکنند ، بر روی هم میاندازند و به هم متصل میکنند. واقعیات در عمل تعریف میشوند و عمل در فضا که میتواند محلی یا جهانی، تصور شده یا موجود و اغلب برهمزنندهی مرزهای فیزیکی/ مجازی باشد»
در این نوع پارادایم، فرآیند طراحی فضاها نیازمند کار با مجموعه ورودیهای گستردهتری است. رویکردهای طراحی داخلی نیاز دارند تمام حسها را در نظر بگیرند و اینکه چطور تمام این حسها همزمان با یکدیگر فضای دیداری را تجربه میکنند و در حالیکه در تماسی انسانی با آن هستند، به نشانههای حسی پاسخ میدهند. کاربر بخشی کلیدی و بنیادین از فرآیند طراحی شده است. فعالیت آنها فضا را تعریف میکند.
« در عصر ارتباطات از راه دور، ما از زمان فضایی شده [۳] که در آن بر طبیعت فعالیتها عمدتا منطق برسازندهی مکان حاکم بود ( فرد در کتابخانه مطالعه میکند، در کلاس درس میآموزد، در رستوران غذا میخورد) ، به سمت فضای زمانی شده [۴] رفتهایم ، جایی که طبیعت فعالیتهای ساکنان، فضا را تعریف میکند. ( رستوران زمین بازی میشود، قهوهخانه مالی الکترونیک [۵] میشود، قطار محل کار میشود و …) »
فعالیت افراد و تجربیاتشان به شکل رو به افزایشی چیستی فضا و نحوهی تکاملشان در پاسخ به فعالیتها و تجربیات را تعیین میکنند. پژوهشگران طراحی به رویکردی نیاز دارند که به آنها اجازه دهد تجربیات سوبژکتیو کاربران را برای آفریدن فرمهای جدید فضایی در اختیار گیرند.
چهارچوب نظری ارائه شده، به این نیازمندی پاسخ میدهد؛ فرآیند طراحی را بر روی ورودیهای سوبژکتیو و تجربی کاربران و ذینفعان بر مبنای ادراکاتشان، میگشاید. این فرآیند در میان گذاشتن بخش و جزئی از فرآیند دگرگونی فضا در طول استفاده از آن است.
منبع: Journal of Research practice
مرتبط: دگرگون کردن فضاهای داخلی بخش اول و بخش دوم
[۱] Beyond Static Attributes
[۲] Poldma and Wesolkowska
[۳] spatialized time
[۴] temporalized space
[۵] electronic mall